|
|
منوی اصلی |
|
|
|
|
|
|
|
درباره خودم |
|
|
مدیر وبلاگ : محسن[120] نویسندگان وبلاگ : محمد نخعی (@)[0]
|
|
|
|
|
|
لوگوی وبلاگ |
|
|
|
|
|
|
|
خبرنامه |
|
|
|
|
|
|
|
طراح قالب |
|
|
|
|
|
|
فهرست موضوعی یادداشت ها |
|
|
|
|
|
|
|
آرشیو |
|
|
|
|
|
|
|
لینک دوستان |
|
|
|
|
|
|
|
لوگوی دوستان |
|
|
|
|
|
|
|
وضعیت در یاهو |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اگرقرارباشد من هم مثل ژول ورن دوردنیارادرهشتادروز بچرخم،ترجیح میدهم دورتوبچرخم،چون تودنیای منی
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:57 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
در میان ظلمت شبهای غم چلچراغ قلب من چشمان توست در کنارم لحظه ای آسوده باش همدم دستان من دستان توست
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:55 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
عاشقت هستم اگر چه هدفی بیهوده ست دوستت دارم اگر چه سخنه تکراری است
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:53 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
آغوش تنها پارکینگی است که ممنوع نیست و بوسه تنها تصادفی است که مجروح ندارد
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:52 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
قانون 20 نیوتون میگه : اگه تو خیابون راه میرین یه دفعه یه چیز گرم و نرم رو سرتون احساس کردین مطمئن باشین که از اون بالا کفتر می آید
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:51 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
اگه امشب خوابت نمی بره،ستاره ها را بشمار، اگه کم اومد قطره های بارون را بشماراگه بند اومد،به عشق من فکر کن چون نه کم می یاد نه بند
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:50 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
کاغذتم احساساتت رو روم بنویس .عصبانیتهات رو روم خط خطی کن . اشکاتو باهام پاک کن.حتی اگه سردت شد بسوزونم تا گرم بشی .فقط دورم ننداز
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:50 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
میدونی دلیل کسوف و خسوف چیه؟ ماه و خورشید واسه دیدنت دعوا میکنن
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:49 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
عشق زیر باران ایستادن وخیس شدن با هم نیست عشق آن است که یکی خیس شود ودیگری هرگز نفهمد که چرا خیس نشد
محسن(جمعه 85 آذر 10 ساعت 10:47 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
یادت هست؟ ................ من بودم و تو بودی و یه دنیا نگاه یادت هست؟ ................ تو بودی و من بودم و دو شاخه رز سرخ یادت هست؟ ............... من بودم و تو بودی و سکوتی سرشار از گفتنی ها یادت هست؟ ............... تو بودی و من بودم و صدای امواج آب یادت هست؟ ............... من بودم و تو بودی و شیطنت های بچگی مان یادت هست؟ ............... تو بودی و من بودم و آواز کوچه باغ ها یادت هست؟ .............. تو بودی و صدای زنگ ممتد تلفن و حرف های نا تمام من اما اکنون، هنوز یادت هست؟ اکنون من ماندم و خاطرات تو و تنهایی! ا
محسن(پنج شنبه 85 آذر 9 ساعت 10:47 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|
|
|
|
|
|