|
|
منوی اصلی |
|
|
|
|
|
|
|
درباره خودم |
|
|
مدیر وبلاگ : محسن[120] نویسندگان وبلاگ : محمد نخعی (@)[0]
|
|
|
|
|
|
لوگوی وبلاگ |
|
|
|
|
|
|
|
خبرنامه |
|
|
|
|
|
|
|
طراح قالب |
|
|
|
|
|
|
فهرست موضوعی یادداشت ها |
|
|
|
|
|
|
|
آرشیو |
|
|
|
|
|
|
|
لینک دوستان |
|
|
|
|
|
|
|
لوگوی دوستان |
|
|
|
|
|
|
|
وضعیت در یاهو |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
گرگه میره در خونه شنگول و منگول و حبه انگور زتگ خونشون را میزنه میگه درا وا کنین منم بزی مادرتون ... یهو مامان بزی سرشا از پبجره میاره بیرون میگه : بچه ها نیستن بیا بالا
محسن(جمعه 85 آبان 26 ساعت 3:4 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
زن : مرد چرا کولر نمی خری ؟ ترکه: به درد نمی خوره اونایی هم که دارن گذاشتن رو پشت بوم
محسن(سه شنبه 85 آبان 23 ساعت 11:23 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
اون چیه که لای سینه رد میشه........ روی رون کشیده میشه......... یهو میره توووو قفل میشههه........................................هی عمووووووووو چقدر فکرت منحرفه، کمربند ایمنیه دیگه
محسن(سه شنبه 85 آبان 23 ساعت 11:22 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
مادر به ناظم شکایت کرد که فرزندم درس نمی خواند. ناظم گفت : بچه اگر حرف گوش ندی مادرت را م..گایم ! مادر گفت : حرف گوش نمی ده شما کاره خودتو بکن !!! .
محسن(سه شنبه 85 آبان 23 ساعت 11:22 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
ترکه میره آمریکا، یه زن خراب میبینه، میگه: چند؟ زنه میگه: پنج دلار همینجا، ده دلار تو پارک، بیست دلار خونه، پنجاه دلار هتل! ترکه پنجاه دلار میده. زنه با خوشحالی میگه: ای ول، هتل؟ ترکه میگه: نه، ده بار همینجا
محسن(سه شنبه 85 آبان 23 ساعت 11:20 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
به ترکه میگن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی میگه من فعلا میخواهم درسمو ادامه بدهم
محسن(سه شنبه 85 آبان 23 ساعت 11:5 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
ترکه مى ره خواستگارى به دختره یه بلیط اتوبوس مى ده! بابائه دختره شاکى میشه میگه: مردیکه ی خر این چیه؟ ترکه:میگه احمق ارائه ی بلیط نشان دهنده شخصیت
محسن(شنبه 85 آبان 20 ساعت 11:15 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
1. ترکه پارچه می بره خیاطی می گه اقا اینو واسم بکن کت شلوار فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی
محسن(شنبه 85 آبان 20 ساعت 11:10 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
1. ترکه یه استخر پر اب را می بینه میگه کاشی کاره عجب نفسی داشت
2. بچه:مامان نهار چی داریم؟ مادر با عصبانیت:زهر مار بچه:آخ جون از شر املت راحت شدی
محسن(جمعه 85 آبان 19 ساعت 10:58 عصر )
دیدگاههای دیگران () |
|
|
|
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|
|
|
|
|
|